چرا بیاموزیم؟

مبنای تدوین ساحات در حکمتسرا
بهترین علم­ها دانشی است که به شناخت خود و اصلاح خویش بیانجامد و راه سعادت را نشان دهد و بدترین دانش­ها، آن که انسان را اصلاح نکند و در دنیا متوقّف سازد.
در نگرش اسلامی کسانی حقیقتاً انسان­اند که در مسیر علم حقیقی باشند: یا عالم ربّانی باشند یا متعلّمی در راه نجات، و بقیّه هیچ و پوچ و بی­ارزش­اند. (نهج البلاغه، حکمت 147)لذا در تمدّن اسلامی، شکوفایی علم و ایمان و تنزّل این دو همواره توأمان بوده است. البتّه در این نگرش، دانشی حقیقتاً علم شمرده می­شود که بتواند ارزش­های توحیدی را در اندیشه، خلق و خوی و رفتار انسان متجلّی سازد و در غیر این صورت، یک امر زیادی (فضل) است نه علم. (حدیثی از پیامبر(ص)، اصول کافی، ج1، ص32)
 
v     آسیب شناسی کتب آموزش فعلی در مدارس:
با توجه به اینکه حدود یک قرن از وضعیت آموزش و پرورش میگذرد و محتوای کتابها تغییرات اساسی داشته است اما روش کتاب محوری و چگونگی استفاده از کتابها(قبل از اجرای سند تحول ) تغییری نکرده است!
به نظر می رسد که لازم باشد برای روشن شدن و تبیین بیشتر وضعیت ساحات در حکمتسرا، نسبت به وضعیت تعلیم در  آموزش(محتوا و روش تعلیم) موجود نقد و بررسی مختصری داشته باشیم.
با توجه به اینکه وضعیت کتاب محوری در تعلیم و آموزش علوم مختلف دارای محاسن و نارساییهایی می باشد، ویژگیهای روشهای موجود را در قالب محاسنی که به نظر میرسد ذیلا ذکر می شود:
1.                 قبل از شروع سال تحصیلی و یا در ابتدای آن، دانش اموز و معلم از محتوایی که باید در طول سال فرابگیرند آگاهی دارند.
2.                 همه ی دانش آموزان یک پایه ی تحصیلیاز کتابهای واحدی استفاده می کنند.
3.                 همه دبیران با توانمندیهای متفاوت ملزم به تدریس یک قالب واحد می باشند.
4.                 امکان برنامه ریزی نسبتا دقیق هفتگی به منظور تدریس در طول دو نیم سال تحصیلی، به راحتی وجود دارد.
5.                 مجموعه آموزشهایی که دانش اموز در طول یک دوره تحصیلی باید فرابگیرد تقریبا قابل پیش بینی است.
6.                 تالیف کنندگان و نویسندگان کتب اموزشی از جمله برترین متخصصین رشته های مربوطه هستند.
7.                 با توجه به کتب هماهنگ امکان ارزشیابی هماهنگ و مقایسه  ی همهی دانش آموزان با یکدیگر وجود دارد.
اما با وجود تمام محاسن فوق و ویژگی های مثبت دیگری که می توان برای وضعیت آموزش و پرورش نام برد، خصوصیتهای آسیب زا و نارساییهای جدی در محتوا و شیوه ارائه آن در آموزش و پرورش وجود داردکه موجب می شود دانش آموزان متحمل ضررهای جبران ناپذیری شوند.
نارساییهای آموزش(تعلیم) در آموزش و پرورش را می توان به دو دسته ی اصلی تقسیم کرد:
1)  محتوا: مجموعه ی مطالب مورد نظری است که دانش اموزان ملزم به فراگیری آن می باشند
2)  شیوه: روشها و چگونگی ارائه محتوای مورد نظر به دانش آموزان می باشد.
 
در جدول زیر وضعیت "تعلیم در آموزش و پرورش از طریق کتاب"با وضعیت "تعلیم در حکمتسرا از طریق ساحات"مورد مقایسه قرار می گیرد.

عرصه مقایسهموارد مقایسهکتب درسی مدارسساحات حکمت سرا
محتوای آموزش1-  هدفمندی و ایجاد انگیزهتدریس کتاب بر شناخت هدف کتاب اولویت دارد.قبل از تدریس و حتی انتخاب متن درسی، هدف شناسایی شده است.
2-  حق انتخابدر انتخاب کتب درسی هیچ حقی برای دانش آموز متصور نیست.هرحکمت جو با راهنمایی متخصصین ساحت در انتخاب متن آموزشی، بالاترین حق را داراست.
3-  کاربرد در زندگیعموماً کاربردی ندارد و اگر داشته باشد دانش آموز از آن کم اطلاع است.با توجه به این که بر اساس انگیزه و نیاز حکمت جو انتخاب می گردد، معمولاً به طور کاربردی انتخاب می شود.
4-  حجماز پیش تعیین شده و در چارچوبی مشخص عرضه می شود.کم یا زیاد نمودن حجم بر اساس مبانی حکمت­سرا قابل تغییر است
5-  به روز بودن و تازگیدر هرچند سال یک بار امکان تغییر و بازنویسی دارد.در هر زمان که علم جدیدی تولید شود امکان در اختیار بودن دارد.
6-  وسعت نگارش(افق دید)معمولاً جزئی و محدود است و دید کلی و سیستمی ایجاد نمی کند.کلیات و دورنمای هر عرصه ی علمی، قبل از ورود به آن علم تبیین می گردد.
7-  ایجاد چشم انداز علمیبه افق های دوردست و مطلوب های متعالی کمتر توجه می شود.خواستگاه های دانشمندان و بشریت در هر موضوع علمی قابل انتخاب است.
8-  امکان تعمیق در مباحثلزوم مطالعات پراکنده امکان تعمیق در مباحث را کم می کند.به مخاطبان امکان توجه ویژه به یک مطلب خاص علمی را می دهد.
9-  توجه به تفاوت های فردیکمتر مورد توجه است و همگان باید کتب مشترکی را مطالعه کنند.بر اساس نیاز و استعداد هر فرد متن متناسبی قابل انتخاب است.
10-تنوعفقط در قالب کتب کمک آموزشی امکان ایجاد تنوع محدود وجود دارد.در متن اصلی مورد آموزش نیز متنوع ترین متون قابل انتخاب است.
شیوه ی انتقال محتوای آموزش1-  مدرسبار اصلی مورد انتظار بر دوش معلم کلاس است.معلم نقش راهنمایی دهنده را دارد و از هر مدرسی می توان استفاده نمود.
2-  زمان آموزشبرنامه ی هفتگی مدارس کمترین امکان برای کم و زیاد شدن را دارد.بر اساس نیاز و امکان مخاطب و مدرس، قابل تغییر است.
3-  مکانبیشتر در چارچوب مدرسه خلاصه می شود.زیر نظر متخصصین ساحات از همه ی فضای موجود حقیقی و مجازی می توان بهره برد.
4-  روش های آموزشحداکثر در قالب مدارس هوشمند امکان تنوع دارد.بر اساس شرایط و نیاز به روزترین روش ها قابل استفاده است.
5-  ارزشیابیارزشیابی اصلی در چند نوبت محدود انجام می گیرد.کاملاً مستمر و پیوسته است و در طول فرآیند آموزش، ارزشیابی نیز انجام می گیرد.
6-  پیوستگی آموزشهرسال تحصیلی قابل انفکاک از سال قبل و بعد است.در ساحات مختلف و برای مخاطبین مختلف می تواند کمتر از یک سال تا حداکثر یکدوره ی حکمت جویی پیوستگی داشته باشد.
 
 
 
v    ضرورت تدوین محتوا در حکمت­سرا
برای کاهش اثرات مخرب کتب آموزشی فعلی، تدوین محتوای ساحات طبق اصولی متناسب با مبانی نظری تربیت اسلامی (که در سند مبانی نظری حکمت سرا بیان شده است.) ضروری به نظرمی رسد؛ تا بدین طریق انگیزۀ کسب علم در حکمت جو احیا شود، وی به پرسش گریو نقّادی محتوای درسی بپردازد، از حق انتخاب خود استفاده نماید، در مسیری از علم قدم بردارد که او را در رفع نیازهای معمول خود توانمند سازد و در یک یا چند زمینه­ی خاص ، با توجّه به استعدادها و علاقه­هایش، به کسب تخصص و مهارت بپردازدو به طور کلّی در فرآیند تربیت خود نقشی فعّال ایفا نموده، به سوی کسب حکمت سوق داده شود، و چنین امری به دست افرادی میسر است که این ضرورت را درک کرده و در زمینه­ی تدوین محتوای هر یک از ساحات توانمند باشند.
 
v        هدف از ارائه ­ی ساحات در حکمت­سرا
در ارائۀ ساحات، توانمندسازی حکمت­جویان برای اداره­ی زندگی سعادتمندانه(حیات طیبه) در اجتماعات امروز مدّ نظر است. به بیان دیگر هدف از ارائه­ی ساحات تقویت مدیریت حکمت­جویان در ارتباط با خویشتن، سایر انسان­ها و طبیعت در سایه­ی ارتباط با خالق است.از طرفی چون توجه به غایت، نیازمند معرفت است، لذا هر ساحت(علم) آیتی برای شناختن حقیقت واحد است و هدف از یادگیری هر ساحت فقط دانستن آن نیست، چرا که حکمت­جو را به حکمت نمی­رساند. بلکه باید در پی کسب معرفتی باشد که ظرفیت پذیرش حکمت الهی را در خود ایجاد نماید و جایگاه آن علم را در عالم هستی و ابزاری که با آن بتوان حقایق عالم هستی را شناخت برای حکمت­جو فراهم کند. به عبارت دیگر، علمی که در سعادت انسان نقش بنیادین دارد و استدلالی و برهانی است، به دو قسمت تقسیم می­شود: حکمت نظری و حکمت عملی؛ زیرا مسائلی که مورد بحث و بررسی است، یا پیرامون اموری است که خارج از قدرت و انتخاب و اختیار بشر است و وجودشان در اختیار انسان نیست که اگر انسان نبود، آن­ها هم نباشند، و یا پیرامون مسائلی است که در اختیار و انتخاب و قدرت بشر قرار دارد. کمال انسان در این است که در خلال بحث پیرامون مسائل حکمت نظری (همچون مسائل توحید، نبوّت، معاد، جهان ملکوت، مادّه، سیر تکاملی مادّه و ...)، این حقایق را بشناسد [و مقدّمه­ی عمل قرار دهد]. کمال محقّقان در این دسته از مسائل آن است که پس از بحث و بررسی ابعاد مختلف، این مسائل را به صورت متقن و مستدل بشناسند و بدان معتقد گردند. بخش دوم شامل اموری است که اگر بشر نباشد، جایگاهی نخواهند داشت (همچون بحث پیرامون پرورش روح، رشد اخلاق، تدبیر منزل، فضایل انسانی، تدبیر امور جامعه و ...) و در واقع عمل به آن­ها به کمال انسان برمی­گردد. کمال پژوهش­گران در این دسته از مباحث آن است که پس از شناخت و آکاهی از این مسائل، متّصف بدان گردند. (حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، جوادی آملی، صص 35-36/ ادب فنای مقرّبان، جوادی آملی، صص 157-158)
بنابراین انتظار می­رود که ساحت­ها در حکمت­سرا با نگاه آیتی(هر ساحت روزنه ای است که از آن طریق می توان حقیقت را جست و جو کرد. پس هر ساحت نشانه ای است به سوی حقیقت) مورد بررسی قرار گرفته و محتوایشان تدوین گردد، تا بدین طریق حکمت­جویان بتوانند:
-         جایگاه آن علم در عالم هستی را پیدا نمایند و سپس از کثرت در علوم به سمت وحدت حرکت نمایند. توضیح آن که: اگر اشیا را از منظر وحدت بنگریم، همه نشانه­ی خدا خواهند بود و همه به یک شیوه، یعنی شیوه­ی نشانه­شناسانه شناخته خواهند شد؛ امّا اگر از منظر کثرت به آن­ها بنگریم، آن­گاه به دسته­های مختلفی تبدیل خواهند شد؛ برخی به عنوان مادّه، برخی به عنوان گیاه، برخی به عنوان حیوان و نظیر آن، و هر دسته با خصوصیّات خاصّ خود و با شیوه­ی خاصّی برای شناخت.
-         ابزارخاصّی را که آن علم برای بیان حقایق هستی دارد، به دست آورند.
-         کشف کنند که هر علم می تواند مظهر(تجلی) اسماء و صفات الهی باشد.
-         جهت رسیدن به غایت هر علم ، معرفت لازم را کسب نمایند.
-         هر علم را نشانه ای برای شناختن حقیقت کلی (واحد) بدانند.



برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید.
نظــــرات
نام
ایمیل
  (نمایش داده نخواهد شد)
متن نظر